آموزشی, تحلیل تکنیکال
معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال
8 دقیقه زمان مطالعه
معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال
معرفی جامع الگوی کُنج ( Wedge ) در تحلیل تکنیکال

الگوی کُنج یک نوع الگوی قیمتی است که مبنی بر آن استراتژی‌های گوناگون بوجود آمده‌است. مهم‌ترین آن، استراتژی « تغییر روند » است که تکیه بر آن می‌تواند سود دهی بالایی داشته باشد. این الگو یکی از بهترین روش‌ها برای کشف نقاط تغییر روند (عطف) است و معمولا موقعیت‌های سودزا را پیدا می‌کند. در این مقاله بدان می‌پردازیم که چگونه الگوهای کُنج را پیدا کنیم و یا چرا چنین الگوهایی در تحلیل‌ تکنیکال نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. در ادامه خواهیم آموخت که چگونه با وجود جَو شدید روند نزولی و افت قیمت‌های پی در پی، الگوی کُنج هشدار روند صعودی را بازگو می‌کند.

مانند اکثر الگوهای قیمتی، الگو کُنج نیز قادر است بر روی هر بازهِ زمانی و هر بازار معاملاتی پیاده شود؛ مهم نیست که نوسان‌گیری می‌کنید یا یک ساله معاملاتتان را انجام می‌دهید،  بازار بیت‌کوین را نشانه گرفته‌اید یا به دنبال نوسانات پوند می‌روید؛ شما با کمک این الگو، همه جا قادر به تحلیل خواهید بود.

فهرست عناوین مقاله :

برای مطالعه بیشتر مقاله استراتژی معاملاتی یا ترید اسکالپ چیست را پیشنهاد میکنیم.

شکل الگوی کُنج

در ابتدا باید ظاهر الگوی کُنج را بدانیم. الگوی کُنج از دو خط در نمودار قیمت تشکیل می‌شود. خط اول نقاط حداکثری قیمت و خط دوم نقاط حداقلی قیمت را به‌هم وصل می‌کند. بدین سان روندهای کُنج نزولی، صعودی و قرینه شکل خواهد گرفت که در ذیل به آنان می‌پردازیم.

الگوی کُنج نزولی

شرط اساسی این الگو، نزولی بودن روند بازار در آن بازه است. هنگامی که این شرط صادق باشد، شاهد یک شکل شبیه به مثلث خواهیم بود که پیکانش رو به پایین است. حال لازم است که ساختار روند قیمتی را مورد بررسی قرار دهیم. در بازه مورد نظرمان، باید نقاط کاهش حداکثری قیمت ( LH ) به دنبال نقاط کاهش حداقلی قیمت ( LL ) وجود داشته باشد؛ بدین معنا که هر قیمت حداکثری باید کمتر از قیمت حداکثری قبل خود و هر قیمت حداقلی نیز کمتر از قیمت حداقلی پیشین خود باشد. هرچه تعداد این نقاط بیشتر باشد، تحلیل بوجود آمده دقیق‌تر است. حال هرچه به نوک پیکان نزدیک‌تر می‌شویم شاهد توقف قیمت‌های حداقلی می‌شویم. این روند تا جایی پیش می‌رود که دیگر نقاط پایینی، کمتر از قیمت قبل خود نیستند و دیگر روند کاهشی حداقلی را مشاهده نمی‌کنیم. در این لحظه، ما نظاره‌گر نشانه‌های از تغییر روند خواهیم بود. این‌جا طول موج‌ها باریک می‌شوند و آرام آرام قیمت‌های حداکثری از قیمت‌های حداکثری قبل خود پیشی می‌گیرند و رفتار خویش را برهم می‌زنند. این موقعیت، تغییر روند صعودی را رقم می‌زند. نکته‌ای که باید بدان توجه داشت این است که هنگامی از تغییر روند اطمینان داریم که قیمت، خط مقاومت الگو کُنج را شکسته باشد؛ در غیر این صورت نمی‌توان چنین تحلیل کرد.

نکته: الگوی کُنجی صعودی دقیقا عکس چیزیست که بالا بدان اشاره شد. از این پس، الگوهای کُنج صعودی و الگوهای کُنج نزولی را به صورت الگوی کُنج صعودی-نزولی می‌نویسیم؛ چراکه در مفهوم کلی تحلیل به یک معنا هستند و نیازی به تفکیک مورد به مورد آنان نیست.

می‌توان گفت شباهت‌های زیادی میان الگو‌های کُنجِ صعودی-نزولی و الگوی صعودیِ پرچمی وجود دارد، ولی تفاوت میان آنان در این است که الگوی پرچمی معمولا برای بازه‌ی کوتاه مدت استفاده می‌شود در حالی که الگوی کُنج بیشتر در دراز مدت به کار می‌آید.

قبل از این که به سراغ استراتژی‌های مختلف الگوی کُنج برویم، لازم است الگوی کُنج قرینه‌ای را مورد بررسی قرار دهیم.

الگوی کُنج قرینه‌ای

الگوی کُنج قرینه‌ای یکی دیگر از الگو‌های ساده کُنجی می‌باشد که بسیار به الگوهای صعودی-نزولی شبیه است. الگوی قرینه‌ای دارای شکلی مانند مثلث متساوی‌الساقین می‌باشد. این الگو بدان جهت مجزاست که پس از شکاندن الگوی خود، هم محتمل است تغییر جهت دهد و یا شاید به روند پیشین خود ادامه دهد. به طور کلی دو مولفه مهم در تشخیص این شکل برقرار است.

  • یک خط مقاوت نزولی که تعداد سقف قیمتی کاهشی را به هم وصل می‌کند.
  • یک خط حمایت صعودی که تعدادی کف قیمتی افزایشی را بهم وصل می‌کند.
  • اندازه فاصله میان خط‌ مقاومت تا قیمت با خط حمایت تا قیمت، تقریبا برابر است.

در آینده، دو خطی که سقف‌ها و کف‌ها را به هم وصل می‌کردند، به هم برخورد خواهند کرد و شکلی را در سمت راست الگو شکل خواهند داد.

الگوی کُنج قرینه‌ای موقعیت‌های معامله‌ای زیادی را فراهم می‌کند. این الگو هم می‌تواند در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد و هم روند نزولی. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، علاوه بر آن که این الگو هشدار تغییر روند را می‌دهد، می‌تواند ادامه روند را نیز گوشزد کند. اکثر مواقع، پس از شکستن خط مقاومت یا حمایت این الگو، صراحتا نمی‌توان اعلام کرد که روند نزولی خواهد بود یا صعودی؛ بنابراین، وظیفه ما به عنوان یک تحلیل‌گر، صبر کردن است. پس از دیدن نشان‌های دیگر، شواهد را کنار هم گذاشته و پیش بینی خود را اعمال می‌کنیم.

حال زمان آن فرا رسیده است که استراتژی‌های مرتبط با چنین الگو‌هایی را بررسی کنیم. با توجه به این استراتژی‌ها قادر خواهید بود سود‌های کلان بدست آورید؛ اما فراموش نکنیم که مهم‌ترین عامل موفقیت در معامله، صبر است! با در نظر گرفتن این نکته به سوی مسائل ذیل می‌رویم.

موقعیت خرید در الگو‌های کُنج

به عنوان یک اصل مهم باید در نظر داشته‌باشیم که هرچه بازار میان الگوهای کُنجی قیمت‌هایی ثبت کند که مدام به حمایت و مقاومتمان برخورد کند، انتظار شکسته شدن الگو ( و احتمال تغییر روند ) بیشتر است. مثلا اگر بازار سه بار به خط مقاوت و پنج بار به خط حمایت برخورد کند، بسیار انتظار شکسته شدن الگو می‌رود تا هنگامی که بازار فقط سه بار به حمایت و مقاومت برخورد کند.

اول به الگوی کُنج صعودی-نزولی توجه می‌کنیم، چرا که موقعیت‌های سود ده بیشتری را فراهم می‌کند.

پیشنهاد میشود مقاله آموزش جامع اندیکاتور سایک را از دست ندهید.

قدم اول : منتظر بمانید تا بازار خود را شبیه الگوی کُنج صعودی-نزولی کند، سپس دو خط روند ترسیم کنید که سقف و کف قیمت‌ها را در بر گیرد.

نکته : در بازارهای مختلف الگو کُنج را خواهید دید، اما متوجه می‌شوید که شکل جزئی الگوها با یکدیگر متفاوت است؛ مثلا زاویه‌ی الگویی بازتر دیگر است یا شاید الگویی خیلی فشرده باشد. چنین تغییراتی کاملا طبیعی هستند و تحلیل شما را مختل نخواهند کرد. مادامی که بر روی اصول الگوهای کُنج را رسم می‌کنید نگران نباشید.

در قدم بعد، نیاز است بدانیم کجا وارد معامله شویم. پس با هم قدم دوم را بررسی می‌کنیم.

قدم دوم : هنگامی که قیمت، خط مقاومت رو به پایینِ الگویمان را شکست و دوباره به خط مقاومتمان نزدیک شد، وارد شوید و بخرید.

بسیار مهم است که قبل از خرید، به دقت قیمت‌ها را در الگویمان نظاره کنیم. وقتی قیمت به مقاومت می‌رسد فروشنده‌ها می‌فروشند و وقتی به حمایت می‌رسد، خریداران دست به کار می‌شوند. به طور کلی ما قیمت را در یک محدوده فرضی ( که همان الگو کُنج باشد ) فشرده در نظر گرفته‌ایم. هرچه این بازه قیمتی فشرده و فشرده‌تر شود، باید انتظار داشت تا ناگهان قیمت‌ همانند فنر در رفته و مخالف جریان قبلی عمل کند. در اینجا خط مقاومت ما به ناگه به خط حمایت تغییر می‌یابد. در این زمان است که اگر الگوی کُنج نزولی دیدیم باید وارد شویم و اگر کُنج صعودی بود، زمان مناسبی برای خروج از بازار را انتخاب کرده‌ایم.

حال که معامله خود را باز کردیم، باید به دنبال قدم بعدی باشیم که بدان می‌پردازیم.

قدم سوم : هنگامی که قیمت ریشه خود ( نقظه آغازین الگوی کُنج نزولی ) را شکست، معامله را ببندید و خارج شوید و چنانچه الگوی کُنج صعودی بود، وارد معامله می‌شویم.

به الگوی صعودی-نزولی خود نگاه می‌کنیم. اگر الگو نزولی بود به آغاز خط مقاومتمان دقت می‌کنیم، اگر قیمت پس از شکستن الگو به امتداد آن رسید، معامله را می‌بندیم و خارج می‌شویم. در الگوی صعودی، عکس همین کار را انجام داده و به هنگام رسیدن قیمت در راستای ریشه الگو، وارد می‌شویم.

اکنون که فهمیدیم کجا و چه زمان از بازار خارج شویم، نوبت آن است تا حد ضرر خود را نیز تعیین کنیم پس در زیر به چگونه قرار دادن حد ضرر ( Stop Loss ) می‌پردازیم.

قدم چهارم : حد ضرر خود را در امتداد آخرین موج نزول، قبل از تغییر جهت قرار دهید.

نقطه‌ای که برای حد ضرر خود انتخاب کرده‌ایم، نقطه‌‌ ایست کم ریسک که ضرر کمی را شامل می‌شود. این نقطه در امتداد آخرین کف قیمتی، قبل از شکست الگو قرار می‌گیرد. نقاط دیگری نیز وجود دارد که حد ضرر را می‌توان بر روی آنان قرار داد، اما در اینجا ما فقط به این نقطه ( که کم‌ترین ریسک را داراست ) می‌پردازیم.

الگوی کُنج قرینه‌ای درست همین قواعد را رعایت می‌کند؛ با این تفاوت که روش تخمین نقطه سود آن کمی متفاوت است.

برای دریافت نقطه سود در الگوی کُنج قرینه‌ای، ابتدا فاصله میان دو خط قرینه‌مان را پیدا می‌کنیم. حال آن فاصله را ( بر حسب روند و رفتار بازار ) بالا یا پایین نمودار، پس از شکستن الگو، قرار می‌دهیم. نوک این فاصله نقطه اساسی برای خارج یا وارد شدن ماست.

برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را ازدست ندهید.

تفاوت الگوی wedge و الگوی مثلث

ممکن است برخی از تحلیلگران الگوی مثلث را با الگوی وج اشتباه گرفته و تحلیل درستی نتوانند ارائه کنند، در ادامه معرفی مختصری برای الگوی مثلث و تفاوت این دو الگو ارائه خواهیم کرد.

الگوی مثلث چیست؟

سه نوع الگوی مثلثی افزایشی، کاهشی و متقارن بر روی نمودارها قابل ترسیم است. ضلع پایینی در الگوی مثلث به عنوان خط حمایت و ضلع بالایی این الگو به عنوان خط مقاومت تعریف می‌شود. اگر الگو به صورت متقارن به پیش برود، به معنی قدرت برابر خریداران و فروشندگان بوده و در نتیجه ممکن است روند گذشته حفظ شود و یا تغییر روندی در خلاف جهت گذشته ایجاد شود.

الگوی مثلث افزایشی با یک خط مقاومت افقی و خط حمایتی که به سمت خط مقاومت در حرکت است شناخته می‌شود. در این الگو قدرت خریداران در حال افزایش تدریجی است اما هنوز قدرت عبور از خط مقاومت را ندارد. در یک روند نزولی، این الگو نشان دهنده روند بازگشتی بوده و در یک روند صعودی، نشان دهنده یک الگوی ادامه دهنده است. الگوی مثلث کاهشی دقیقا معکوس الگوی مثلث افزایشی است.

سه نکته برای تشخیص الگوی کنج از الگوی مثلث

در یک نگاه شاید تصور شود که الگوی افزایشی مثلث همان الگوی  raising wedge و الگوی کاهشی مثلث همان الگوی falling wedge است. اما با دقت به سه نکته می‌توانید تفاوت‌های موجود در بین الگوی مثلث و الگوی wedge که الگوی گُوِه یا الگوی کنج در فارسی نامیده می‌شود را تشخیص دهید.

  • الگوی مثلث در بیشتر مواقع شیب زیادی نسبت به الگوی کنج دارد. در نتیجه طول اضلاع در الگوی wedge طولانی‌تر است.
  • دیدیم که در الگوی کنج، حداقل دو نقطه برای رسم هر ضلع لازم است. اما در الگوی مثلث نقاط دقیقی برای ترسیم خطوط مقاومت یا حمایت نیاز نیست.
  • شیب خطوط در الگوی مثلث در جهت مخالف با روند قبلی است. اما در الگوی کنج، شیب خطوط همگرا بوده و با روند قبلی در یک جهت قرار دارد.

استراتژی و تعیین حد ضرر و حد سود در الگوی wedge

در الگوی کنج صعودی، حد ضرر را نزدیک و بالاتر از آخرین قیمتی که ضلع پایین را شکسته است تعیین می‌کنیم. اگر الگوی کنج در فاز اصلاحی باشد، حد سود از اندازه حداکثر فاصله بین دو ضلع به دست می‌آید. اندازه به دست آمده را از نقطه‌ای که شکست الگو اتفاق افتاده است قرار می‌دهیم.

[vc_single_image image=”19664″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_single_image image=”19665″ img_size=”full” alignment=”center”]

روش دوم در تعیین حد سود الگوی کنج صعودی

در الگوی کنج نزولی همه چیز برعکس الگوی کنج صعودی تعیین می‌شود. یعنی حد ضرر در نقطه‌ای نزدیک اما این بار پایین‌تر از آخرین کفی که باعث شکسته شدن ضلع بالایی شده است قرار می‌دهیم. اگر الگو در حالت اصلاحی باشد، بیشترین فاصله بین دو خط را به مقدار نقطه شکست اضافه کرده و حد سود را به دست می‌آوریم.

[vc_single_image image=”19666″ img_size=”full” alignment=”center”]

در حالت دیگر برای تعیین حد سود در الگوی کنج نزولی، مقدار فاصله بین اولین نقطه برخورد با خط بالایی و آخرین برخورد با ضلع پایینی را محاسبه کرده و به نقطه شکست اضافه می‌کنیم.

[vc_single_image image=”19667″ img_size=”full” alignment=”center”]

مدت زمان لازم برای شکل گیری الگوی کنج

مدت زمان لازم برای شکل گیری الگوی کنج نباید کمتر از یک ماه باشد و همچنین تشکیل شدن این الگو اصولا حداکثر سه ماه برای ایجاد شدن زمان نیاز دارد.

سخن پایانی

دلیل آن که ما به توضیح الگوی کُنج صعودی-نزولی و قرینه‌ای پرداختیم، آن بود که آگاهیم درصد کثیری از معامله‌گران نمی‌توانند رفتار بازار را قبل از تغییر روند بیابند. از این رو تصمیم گرفتیم توضیح کلی درباره الگوهای کُنج به شما ارائه دهیم.

اکنون اگر تمرین کنید و با چشمانتان قادر باشید این الگوهای قیمتی را تشخیص دهید، دری به سوی سودهای خوب و تحلیل‌های بهتر خواهید گشود.

روانشناسی پشت الگوی کُنج نزولی به گونه‌ای است که در آن بازه زمانی، خریداران به شدت مشتاق خریدن هستند، در حالی که فروشندگان توان کافی برای کم‌تر کردن قیمت را ندارند. ناگهان خریداران وارد صحنه می‌شوند و بازار را از دست فروشندگان در می‌آورند. همانند هر شی‌ای که پس از فشرده شدن زیاد، تمایل به شکستن فشار و رها شدن دارد، الگوی کُنجی نیز به چنین تمایلی گرایش نشان داده است. در مقاله‌های دیگر قصد را بر آن می‌گذاریم تا هر الگوی کنجی را تخصصی مورد تحلیل قرار دهیم تا نقاط خروج و ورود را بهتر در یابیم و در نهایت معامله بهتری داشته باشیم.

مطلب پیشین
حد ضرر یا استاپ لاس چیست و فرمول محاسبه آن چگونه است؟
مطلب بعدی
تحلیل آنچین بیت کوین